Text Box: قهرمانان ايران زمين

آريو برزن، زاد روز 368 پيش از ميلاد، درگذشت 330 پيش از ميلاد
آریوبَرزَن سردار ایرانی که در کوههای پارس خود و سربازان او تا واپسین نفر دربرابر سپاه مهاجم اسکندر مقدونی ايستادگی کردند تا سپاهيان اسکندر نتوانند به کاخ پرس پوليس پايتخت ايران دسترسی يابند. زمانی که آخرين سرباز ايرانی که خود آريوبرزن بود به خاک در غلطيد اسکندر به پيشروی خود به سوی کاخ های تخت جمشيد ادامه داد. شامگاه آن شب اسکندر به دستور رقاصه ای که در لشگر کشی های اسکندر همراه او بود، در مستی در حالی که رقاصه در روی شانه اسکندر نشسته بود با مشعلی که دردست داشت کاخ شاهان هخامنشی را به آتش کشيد. نام آریو برزن در زبان پارسی امروز به آریابرزین گفته و نوشته میشود که به معنی ایرانی باشکوه ‌است.
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده‌اند، به نظر ميرسد نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد در در نزدیکی شهر »بلاد شاپور« دهدشت کنونی باشد. گذر از راه کوهستان برای اسکندر و سربازان او عير ممکن بود، اما چوپانی در آن حوالی بود که سربازان اسکندر او را به اسارت ميگيرند. بعد از آزار و اذيت بسيار به او پيشنهاد ميشود، چنانچه راه گذر از کوهستان را به آنها نشان دهد، او را آزاد خواهند کرد. بنا به نوشته تاریخ ‌نگاران نام  او »لی‌بانی« بود چوپان ناچار راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان می‌دهد. اسکندر پس از عبور از کوهستان میتواند آریوبرزن و سربازان او را محاصره نمايد. چنين گفته می‌شود که اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت به ميهن خود می‌کشد. آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بی ‌پروا به سپاه مقدونی رسانيده و شمار بسیاری از یونانیان را به خاک در انداخت. و سربازان او نيز تلفاتی داشتند، اما او موفّق گردید از محاصره سپاهيان مقدونی بگریزد.
چون از محاصره بیرون آمد خود و تعداد کمی از سربازان برای دفاع پایتخت بدان سوی شتافتند. اما لشکريان اسکندر که از راه جلگه به پارس ميرفتند جلوی او را سد کردند. معهذا آريو برزن حاضر نشد تسليم ارتش مهاجمين گردد. درحالی که تا آن زمان و پس از آن نيز هيچ ارتشی نتوانسته بود دربرابر سياهيان مقدونی مقاومت نمايد.
بر پایه یادداشتهای به دست آمده از کالیس تنس تاریخ نگاری که هميشه همراه اسکندر بود،در ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیرو های اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت ایران، در منطقه دربند پارس که منطقه ‌ای کوهستانی و سخت‌گذر بود متوقف شدند. در این منطقه درگیری میان اسکندر و آریو برزن رخ داد. به گفته اسکندر بعد از ورود به سرزمین ایذج خورشید را به مدت سه شبانه روز بچشم ندیدم بعلت انبوه درختان و بارش باران. اسکندر با یک هنگ ارتش ایران که شامل ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر بود به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش ده‌ ها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بودند. سرانجام ارتش اسکندر با محاصره کوهها و حمله به ارتش ايران آنها از ارتفاعات بالاتر از پای درآورده و فرمانده آن آریوبرزن را نیز کشته شد.
مقایسه نبرد پارس با نبرد گوگمل 
کالیس تنس درخصوص مقایسه نبرد دربند پارس و نبرد گوگمل نوشته ‌است:
اگر با مقاومتی که در نبرد پارس  اسکندر با آن مواجه شد، در نبرد گوگمل در (کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود مواجه ميشد، شکست ما قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه نبرد، واحد های ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند به دنبال فرار او آنها نيز مبادرت به عقب نشینی کردند که نتيجه آن پيروزی ارتش ما بود. داریوش سوم به سمت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می‌داد.
مقایسهٔ آریوبرزن با همتای یونانی خود
نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعهٔ تاریخی بسیار همانند یکدیگرهستند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است که یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته‌اند و واپسین سخنان او را بر سنگ کنار مجسمه او حک کرده‌اند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از آریوبرزن جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری وجودندارد. ازشباهت ‌های مرگ لئونیداس با آریوبرزن این است که هردو در راه محافظت از ميهن خود مردند. لئونیداس نیزهمچون آریو برزن حاضر به تسلیم نشد و خشایارشاه دستور داده بود آن قدر او را با تیر و نیزه زدند تا از پا در آمد. و به دلیل همین شباهت در از خودگذشتگی او و آریوبرزن بود که اسکندر دستور داده بود روی قبر آریو برزن بنویسند به »یاد لئو نیداس« 
با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده می‌شود که بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیون ‌ها دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردش گران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهای خود می‌برند »ای رهگذر، به مردم لاکونی اسپارت بگو که ما در اینجا به خون خفته‌ایم تا وفاداری خود را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم.« (قانون اسپارت عقب نشینی سرباز راگناه می شمارد). ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریو برزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد از میهن خود دفاع کرده بود، برنامه ویژه‌ای اجرا نمی‌شود و جای تأسف است که هیچ اقدامی برای بزرگداشت اين قهرمان تاريخ ايران انجام نمی‌شود.
مجسمه آریوبرزن در یاسوج 
شهرداری یاسوج، در مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد تندیسی از آریوبرزن در ورودی این شهر نصب کرده بود و مقرر شده بود که نام شهر به اسم آريو برزن تغيير کند. اما شهابی فر، فرمانده سپاه استان کهگیلویه و بویر احمد سمتی که دم اسب آریو برزن بدانسو بود را نامناسب دانسته و درخواست تغيير آن را مينمايد. اما گفته های شهابی فر با مخالفت آیت الله ملک حسینی نماینده ولی فقیه و خبرگان رهبری مواجه ميشود. وی در این باره چنین گفته است:
آریو برزن یک سردار ایرانی ضد ظلم، ضد تجاوز و ضد اشغالگری بوده است و پاسداشت آن هیچ اشکالی ندارد، بلکه قدردانی از چهره های مثبت و افتخار آفرین وظیفه هر انسان شرافتمند است. کسانی که مخالف نصب این تندیس هستند جلوی پخش سریال هایی مثل "جومونگ" و قهرمانهای خودساخته دیگر کشورها را از تلویزیون بگیرند. 
آیت الله ملک حسینی با بیان اینکه ایران آنقدر قهرمان ملی و اسلامی دارد که امثال »جومونگ« به اندازه خاک پای هیچ يک از آنان نیست. مثلا شاهنامه فردوسی مملو از داستان های حماسی و قهرمانان ایرانی است و لازم است جوانان ما به جای اینکه وقت خود را صرف داستانهای تخیلی و دروغ پردازیهای سایر کشور ها درخصوص قهرمانان آنها کنند با قهرمانان کشور خودن آشنا شوند. 
دادستان شهر ياسوچ  سید محمود موسوی در این خصوص چنين اظهار نظر کرده ‌است:
نمادهای ارزشی زیادی در جامعه داریم از جمله شهدا، علما و نقش مردم در صحنه ‌های مختلف انقلاب که بهتر است از این نماد ها استفاده کنیم.