Text Box: تطهير مقام  معظم رهبری!

بعد از درگذشت خمينی طبق قانون اساسی نظام اسلامی، اعضای مجلس خبرگان که ظاهرا با آراء مردم انتخاب شده بودند، می بايست رهبر نظام را انتخاب کنند، در آخرين جلسه تعيين رهبر، اکبر هاشمی رفسنجانی با توجه به شخصيت خامنه ای، با هدف اينکه حود در پشت صحنه عملا رهبری را در دست داشته باشد، در مقام رئيس مجلس خبرگان در جلسه اعلام ميدارد «در اين زمان ما  فردی نداريم که  الان درجامعه مطرح باشد که  معرفی کنيم  و  حرف ما در مرجعيت بود و چون امام مرجعيت را لازم ندانستند  و مجتهد عادل  کافی است چون مرجعيت لارم نيست، بنابراين اگر آقايان با انتخاب آقای خامنه ای موافق هستند قيام کنند.» و نمايندگان با قيام و  صلوات، خامنه ای را به عنوان رهبر تعيين ميکنند و همان رور نيز به لقب آيت اللهی مزين ميگردد.
در بيست سال رهبری خامنه ای اکثريت مردم ايران علاوه بر اينکه در گودال اختلاف فاحش طبقاتی، فقر، بيکاری، خود کشی و فحشا (به علت فقر) فرو رفته اند، در آستانه جنگی قرار گرفته ايم که پايان آن مشخص نيست. چه عاملی جز عدم توانايی و ندانم کاری برای حل مشکلات داخلی و  توافق در تعارضات بين المللی  ميتوانست بحران حاکم در کشور را سبب شود؟
توجهی به سخنان و چاپلوسی های مزدوران دفتر ولايت فقيه و مقايسه آن با واقعيات حاکم عمق فاجعه ای را که نظام اسلامی برای مردم و کشور ايران فراهم ساخته آشکار ميسازد. اينان تلاش ميکنند تا  برای ولی نعمت خود جامه ای از تقدس و صداقت بسازند تا بر خطا های او پوشش گذاشته شود. غافل از اينکه خيلی دير جنبش را آغاز کرده اند و به راهی خطا ميروند.
علی سعیدی، نماینده رهبر درسپاه پاسداران، معتقد است که رئیس جمهوری آینده باید با علی خامنه‌ ای هماهنگ باشد. و کسانی که از رابطه با آمریکا دم میزنند در مسیر «تقابل با ذات الهی» قرار دارند!
او درروزشنبه  ۲۷ آبان نيز درجمع پاسداران استان قزوین گفته است انتخابات ریاست جمهوری یازدهم درایران (خرداد ۱۳۹1 )  «انتخاباتی با شکوه و پرشور خواهد بود». و مشخصات رئيس جمهور را نيز از پيش تعيين ميکند «هماهنگی با رهبر، مدیریت قوی برای اداره کشور و ارزشی بودن».

پيش از اين گفتار نيز گفته بود، تا زمانی که احمدی نژاد در قالب استاندارد های مقبول نظام حرکت میکرد، مورد تأیید بود. (مجری همه خواسته ها و اوامر خامنه ای بود) او نظام حاکم بر ایران را تبلور اراده ذات الهی ناميد  و اظهار نظر کرد «افرادی که زمزمه‌ مذاکره با آمریکا را مطرح و در مناظره ‌ها آن را تکرار و برخی نیز در روزنامه‌ ها با افتخار از آن یاد میکنند در مسیر تقابل با ذات الهی قراردارند». سعيدی مشابه ساير اعضای دفتر رهبری اعلام ميدارد «تصمیم دراین مورد تنها در حوزه اختیارات رهبر معظم انقلاب است.» ( زيرا به زعم اين چاپلوسان مردم ايران افرادی صغير هستند که نميتوانند درباره سرنوشت خود تصميم بگيرند، از اين روخامنه ای که برگزيده ذات الهی برای قيموميت مردم است بايد از طرف آنها تصميم بگيرد).

اما محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه  در اين مورد قبلا گفته بود که «اگر منافع نظام ایجاب کند با آمریکا  حتی در قعر جهنم هم  مذاکره خواهيم کرد» و صادق لاریجانی، رئيس قوه قضائیه نیز، گفته بود که «ارتباط با آمریکا ساده نیست و یک شبه به ‌وجود نخواهد آمد». 
در هفته ‌های اخیر نيز اخبار تأیید نشده‌ای در مورد ملاقات علی اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل علی خامنه ‌ای با نمایندگان ایالات متحده در آمریکا در افواه منتشر شده است.
اين گفته های ضد و نقيض نشانه آن است که بحران و اختلاف نظر ها حتی در اروی انتخابی ولی فقيه نيز نفوذ کرده و تنها احمدی نژاد نيست که از کاروان جدا شده و با رهبر همآهنگی ندارد. 
آيت الله رسولی محلاتی که به قول خودش يکی از نزديکان آقا ميباشد، در مورد آقای خامنه ای داستان سرايی هايی ميکند که ميتواند مؤيد آن باشد که «آش آنقدر شور شده که نزديکان خان هم فهميده اند».
یکی مسأله شجاعت ایشان است. واقعاً آقا هم همان شجاعت و صراحت امام را در مسائل الهی و اسلامی دارند، منتهی فرامین امام درآن مقطع به دلیل تفاوت شرایط اجتماعی وفرهنگی بردی منحصر به فرد داشت. وگرنه قاطعیت و شجاعت ایشان مثل امام است.
اما مهم‌ترین وجه تشابه ایشان مسأله زهد و ساده ‌زیستن و احتیاط در تصرف بیت ‌المال و تقوا و پرهیز کاری مالی است. من چندان در جریان زندگی شخصی امام نبودم، ولی در جریان زندگی شخصی آقا بیشتر بوده‌ام. ایشان به حدی درمسائل مالی و بیت‌المال احتیاط می‌کند که موجب حیرت است. یکی دو نمونه‌ اش را بیان می‌کنم. این برای خود من مسأله شده که اگر زهد و تقوای مالی این است که آقا رعایت میکند، پس حساب ما پاک است!
یک روز چند تا نامه برای امضا برده بودم، نميدانم امور حسبیه بود یا احکام ائمه جمعه، یادم نیست. نامه را گذاشتم و دیدم ایشان دنبال خودکار میگردند. اتفاقاً به «تازگی یک کسی برایم روان ‌نویسی آورده بود» آن قلم را دادم خدمت ایشان، با آن نوشت و گفت: «روان ‌نویس خوبی است». گفتم « خدمتتان باشد ». آقا پرسید « مال خودتان است یا مال بیت‌المال؟» گفتم «مال دفتر شماست». گفت «اگر مال خودت بود، قبول میکردم، ولی اگر مال دفتر است، قبول نمی‌کنم» من آن روز فکر کردم ایشان حتی در مورد خودکاری که مال دفتر خودش است، حاضر نیست آن را برای خودش بگیرد، راجع به امور دیگر که وضع معلوم است. این چیزی که ميگویم تصنع و ریاکاری نبود. خودمان دو تایی نشسته بودیم و بیان این حرف هم خیلی برای آقا عادی بود. معلوم بود که طبیعتاً این ‌طوری است.
یک بار به ایشان گفتم: «در دفتر شما که هستم، برای کارهای خودم هم تلفن می‌کنم و این کارها هیچ ربطی به دفتر و کار شما ندارند. وضعیت اینها چطور می‌شود؟» فرمودند «شما از دفتر ما حقوق می‌گیرید؟» گفتم: «خیر»، گفتند: «بسیار خوب باشد به حساب حقوقتان» مانع ندارد.
مکررا دیدم دقت ایشان خیلی بیشتر از این حرفها است. حتی شنیدم گاهی بچه ‌هایشان که برای درس و کلاس خود نیاز داشتند ورقه ‌هایی را فتوکپی کنند و از دستگاه فتوکپی دفتر استفاده می‌کردند، آقا فهمیده و گفته بود «این چه کاری است که می‌کنید؟ اگر هم فتوکپی گرفتید، پولش را همانجا کنار دستگاه بگذارید». متصدی دستگاه فتوکپی که میآمد میدید مقداری پول کنار دستگاه است. که پس از پیگیری فهمیده بود مربوط به فرزندان آقا و این کار دستور ایشان است.
رسولی درمورد معاش ايشان آيت الله ميگويد « هزينه ايشان از خانه‌ ای که از قدیم در خیابان ایران داشتند و آن را اجاره داده‌اند و همچنین از محل بخشی از هدایا و نذوراتی که برای شخص ایشان میآورند تأمين ميشود. غالباً هم ایشان مقروض است. حتی گاهی از پاسدارهای شخصی خودشان قرض میکنند. گاهی که نذورات را برایشان می ‌برم، می ‌بینم که مثلاً صدا می‌ زنند «آقا رضا! بیا قرضت را پس بگیر». نذورات برای ایشان زیاد می‌آید.
فرزندان ایشان هم طلبه هستند و ایشان شهریه‌ای که به بقیه طلبه ها میدهند، به آنها هم میدهند. یکبار احساس کردم یکی از این بچه‌ ها گرفتار است. برای آقا پیغام دادم که احساس می‌کنم بعضی از آقازاده‌ های شما گاهی در سختی زندگی می‌کنند. گاهی پول ‌هایی پیش من می‌آورند که وجوهات نیست و می‌شود به یک طلبه داد تا درس بخواند. اجازه بدهید گاهی از این پولها به آنها بدهم. فرموده بودند: «چنین کاری نکنید. لازم باشد خودم این کار را می‌کنم». گاهی به اتاق شخصی ایشان رفته‌ام. تنها فرش خانه ایشان یک قالی‌ تبریزی معمولی نخ‌ نما است که پرز بعضی جاهای آن هم رفته است. ظاهراً آن هم جهیزیه خانم ایشان بوده است!

فرمايشات آيت الله رسولی برايم معمايی شده است. اختلاس بزرگ خاوری و مهاجرت او و همه فاميل به کانادا مدت زيادی سطوح روزنامه و نشريات داخل و خارج را می پوشانيد. آقای خامنه‌ای چند روز بعد از گستردگی خبر اختلاص بزرگ، در نشستی با  اعضای دست چين شده خبرگان، با اشاره غیر مستقیم به ماجرای اختلاس، آنرا «لغزش» و «امری طبیعی» می نامد! و ميگويد « هردیکته‌ای بالاخره غلط هائی دارد. راه غلط نکردن، دیکته ننوشتن است. ملت ما امروز دارد یک دیکته سنگینی را می نویسد، مسؤلین، دولت، ملت، راه دشواری را دارند طی میکنند. یک جاهائی سکندری خوردن، لغزش پیدا کردن، زمین خوردن، طبیعی است.» ايشان خودرا استثنا می‌داند. اگرکسی هم اشتباه و لغزشی دارد مسؤلین و «ملت ما» همان مسؤلينی که او انتصاب ميکند، هستند شخص وی از همه لغزش ها بری ميباشد. بنظر او ماجرای اختلاس هم لغزشی است که «ملت ما» کرده به ایشان و رهبری ایشان هم هیچ ارتباطی ندارد!
در نظام اسلامی بر اساس فقه شيعه، گر کسی مرتکب دزدی شود بايد انگشت دست او را قطع کنند، بار دوم پا  بايد قطع شود و بالاخره دفعه چهارم سارق واجب القتل است. اين فتوی را بارها در روزنامه ها و سايت های خبری خوانده ايم. حالا ولی فقيه چطور سرقت سيصد ميلياردی را لغزش ميداند که نبايد کش داده شود، درحالیکه ميشد توسط پليس بين المللی سارق را دستگير و تحويل دولت ايران داد.
بعد از کودتای انتخاباتی و اعترضات مسالمت آميز مردم و فرمان کشتار و بازداشت معترضين، زندانی کردن موسوی و کروبی، مقام معظم رهبری در دفاع از احمدی نژاد رئيس جمهور مبعوث خود ميگويد «بنده از همه دولت ‌ها حمایت کرده‌ام (حتما به استثنای دولت محمد خاتمی)، ولی این دولت(دولت احمدی نژاد) با دولت‌های گذشته تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمیکند حاکمیت دو گانه درست کند. در گذشته حرف دشمن القای حاکمیت دو گانه  بود و در برخی ادوار هم برخی افراد دنبال القای این  وضعیت در کشور بودند که دولت  و مجلس  در مقابل ولایت فقیه که  محور نظام است! قرار دارد ولی الان این گونه نیست. در شرایط کنونی اختلاف نظر هست و من هم برخی مسائل را قبول ندارم اما الان اگر رهبری چیزی بگوید، رئیس جمهور می پذیرد و  به آن  عمل می ‌کند. امروز وقتی رئیس جمهور یا مسئول ارشدی از دولت به خارج از کشور می‌ رود، من نگرانی ندارم اما قبلاً نگران بودم که مسؤلان در خارج از کشور می‌ خواهند چه بگویند.
نبايد تصور کنيم که مقام معظم رهبری فقط در انديشه پيشرفت و اصلاح امور مردم ايران هستند، زيرا چون ايشان رهبری امت اسلام  که ايران بخشی از آن امت است را دارد. سرداران سپاه او نيز مشابه امام و رهبر خود که مردم ايران را به سرحد ترقی و تعالی ارتقاء داده اند و منتخب او نيز هستند،خود را موظف به نجات همه امت های دربند اسلامی ميدانند. به گزارش خبرنگار مهر، سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین امروز شنبه در مراسم تجلیل میثاق بسیجیان با آرمان های امام خمینی، در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤال خبرنگار مهر، درباره حمله رژیم صهیونیستی به غزه و  واکنش کشور های منطقه در قبال این حمله گفت: تاکنون فقط این واکنش ها در حد فرا خوان سفیر دنبال شده است که این موضوع قابل قبول نیست. ما انتظار داریم کشور های منطقه غیرت اسلامی خود را در خصوص حمله رژیم صهیونیستی به غزه نشان دهند. ما بسيجيان ايرانی، برای آزادی بیت المقدس لحظه شماری میکنيم. ما فقط منتظر فرمان مقام معظم رهبری هستیم، البته در این میدان ما تنها نیستیم و بسیجیان دنیا نیز با ما همراه خواهند بود.
اول آذرماه هزار سيصد نود يک