نوروزی در رؤياهای مردم ايران

 

نوروزامسال برای مردم ايران، عليرغم غمهايی که از36 سال گذشته تاکنون در روان آنها خانه گزيده است، همراه با شادی و اميدی بود که در سی و شش سال گذشته ديده نشده بود. آنها که هر ساله از نخستين لحظات آغاز بهاربا هروسيله ای که دراختيار داشتند به ياران دور از ميهن خويش شادباش نوروزی ميگفتند، امسال شادباش آنها همراه با پرتو هايی از اميد بود که در کلمات آنها اخساس ميشد.

 

مشاهده نمايش گردهمآيی هم ميهنان در رسانه های بين المللی و داخلی بعد ازاعلام موافقت های هسته ای چنان بودکه دوستان غير ايرانی، همچون روزهای گردهمآيی سال 1388 نه ايرانی ها تبريک و شادباش ميگفتند و شادمانه برای آنها آرزوی شادی و پيروزی میکردند.

 

درپرسش تلويزيون از بينندگان درمورد توافق هسته ای با امريکا و کشور های 5+1، تقريبا بيش از 75% بينندگان آنها از توافق با ايران حمايت کردند. اما سحنان وکلماتی که دلواپس های ايرانی و بعضی ارزمامداران ايسرائيلی بعداز توافق نامه ايران  و قدرتهای جهانی ابراز ميداشتند، همچون زوزه های نااميدانه روباه های فريبکاری بودند که در ناتوانی شکار پرنده بی آزاری سر ميدهند.

 

بر اساس گزارش راديو ايسرائيل وزيراطلاعات دولت نژاد پرست نتانياهو روز پيش از امضای توافقنامه اوليه درحالی که مذاکرات هسته ای کشور های 1+5 هنوزدر لوزان ادامه داشت به خبرنگار خبرگذاری فرانسه درباره تهديد هسته ای ايران عليه ايسرائيل ميگويد:

"کشور او درعرصه ديپلوماتيک و اطلاعاتی واکنش نشان خواهدداد. اگرانتخاب ديگری نداشته باشيم  گزينه نظامی روی ميز است" و اگر امريکا با اقدام نظامی مخالفت کند، مشابه عمليات نظامی اسرائيل در سال 1981 در زمان حکومت صدام حسين در عراق که نيروی هوايی اسرائيل به تأسيسات اتمی عراق به نام (سيراک) اقدام خواهد کرد! اما به نظر ميرسد او در انديشه برداشتن لقمه ای خيلی بزرگی دارد که توان بلعيدن آنرا ندارد. از اينرو در روز دوشنبه ناچار به خبرنگار تايمز ميگويد" کشور او رايزنی بيشتری خواهد کرد تا دولت و کنگره امريکا و ديگر کشورهای مذاکره کننده را قانع کند که توافق با ايران را امضا نکنند، يا لااقل تفاهم بدست آمده را بطورقابل توجهی تغيير دهند".

 

نتانياهو نيز که مخالف سرسخت اين تفاهم است ميگويد اين تفاهم موجب ميشود، ساختار اساسی اتمی در اختيار دولتی که عمده ترين حامی تروريسم است باقی ميماند!

 

در برابر اين ترهات، دلواپسان داخلی نيز آرام ندارند. آيا فکر می کنيم اراذلی که به دستور امامان جمعه، سپاه و نمايندگانی که با نان تحريم ها فربه شده اند وبه صورت دختران و زنان اسيد می پاشند واز ورودمطهری نماينده مجلس اسلامی برای سخنرانی در شيراز که سخنان دلسوزانه او باب طبع آنها نميباشد، ممانعت به عمل ميآورند و با پرتاب سنگ به ماشين او را مجروح ميسازند که بعد از گذشت بيش از ده روز ظاهرا شناسايی ميشوند، اما با وثيقه آزاد ميگردند! آيا انتظار است که بعد از توافق آرام بمانند؟ و با گفتارهای آدمکشان و نژاد پرستان ايسرائيلی که مخالف توافق بين المللی با ايران هستند همزبانی نکنندو با فرياد های "مرگ بر امريکا" به گفته های شاهين های امريکا  و ايسرائيل صحه بگذارند؟

 

ساعاتی پس ازتفاهم اتمی ايران با قدرت های جهان، تعدادی از دلواپسان که با تحريم های بين المللی فربه شده اند و افق را برای آينده خود روشن نمی بينند، هر چند از متن توافق نامه آگاهی نداشتند وازبينش کافی نيز برای قضاوت درموردمتن توافقنامه برخوردار نيستند معهذا از توافق انتقاد ميکنند.

 

شريعتمداری نيز در روزنامه کيهان اظهار نظر ميکند: "امشب اسب زين شده را داديم و افسار پاره تحويل گرفتيم!" و منصور حقيقت پور کرسی نشينی از مجلس که بر اساس سخنان متفکرانه آقای دکتر ولايتی که برای نشان دادن دانش و بينش خود چند روز پيش از اعلام توافق مقدماتی آنگونه که در رسانه های داخلی و بين المللی نوشته شده  از آگاهی علمی! خود بهره گرفته که.... "مراحل تکامل اورانيوم به سوخت اتمی (گلوتونيوم) که مقصود ايشان (پلوتونيوم ) اورانيوم تغليظ شده برای توليد سلاح هسته ای ميباشد ميگويد: وضعيت غربی ها از توافق اتمی اگر حسابی اظهار کنيم، از 60 يا هفتاد در صد که سهم آنها شد، سهم ما 40 يا 30 درصد بوده است!"

 

يکی ديگر از دلواپسان بنام جبرائيلی بعد از اظهارات اوباما ميگويد: " مجلس نسبت به اظهارات طلبکارانه و باج خواهانه کاخ سفيد موضع گيری خواهد کرد" و ديگری به نام توکلی اظهار نظر ميکند "که مجلس بايد اصل توافق نامه را بررسی کند تا اگر برخلاف مصالح ما باشد آنرا تصويب ننمايد،" همان سخنانی را که نمايندگان کنگره امريکا که پشتيبان نتانياهو هستند اظهار ميدارند.

جواد کريمی قدوسی يکی ديگر از دلواپسان که عضو کميسيون امنيت مجلس هست در حالی که دکتر ظريف وزير امور خارجه و عضو اصلی گروه ايرانی در توافقات اتمی که به دعوت اعضای کميسيون در مجلس گزارش ميداد، ناچار چون نتوانست توهين های او و ساير اعضای کميسيون را تحمل کند، قصد خروج از مجلس را ميکند، که با اصرار رئيس مجلس به سخنان خود ادامه ميدهد. معهذا نتوانست جواد کريمی را متعاقد سازد.

 

واقعا چه کسانی تعيين کننده سياست های نظام ولايی ميباشند؟ قانون اساسی نظام  که بدون دخالت ملت ايران تهيه و ظاهرا اجرا ميگردد رهبر را قيم ملت و تعيين کننده سياست های نظام ميداند، و اعضای مجلس خبرگان که با ليست انتخابی جنتی انتخاب ميگردند آيا توانايی و شهامت آنرا ندارند در برابرخامنه ای از منافع ملت ايران دفاع کنند يا در خوشحالی مردم شرکت نمايند؟ وحتی اگر ار فرصتی که مردم برای اظهار وجود، در خيابانهای تهران و شهرستانها حاضر ميشوند تا عليرغم همه دردهای درون و ناراحتی هايی که سی و شش سال در ضمير آن ها انباشته شده است، ساعاتی درکنار همدردان، خود را شاد نشان دهند، همچون پتگ گرانی روی سر خويش احساس ميکنند.

 

آخوندهايی که بنام خبره که ظاهرا تعيين کننده رهبر ميباشند با عملکرد خود نشان داده اند که اکثريت آنها نه احساسی از ايرانی بودن و ميهن دوستی دارند و نه نسبت به آئينی که خود را مبشر آن ميدانند  عاقلاقمند هستند و نه توان و دانش تصميم گيری درمورد مسائل حاد داخلی و بين المللی را دارند، اگر رئيس جمهور را نماينده منتخب اکثريت ملت ايران ميدانند چرا به جای پشتيبانی از او و منتخبين او که به نام نمايندگان مورد اعتماد او هستند و در مقابله با کشورهای مدعی، حداکثر تلاش را در برابر تحريکات وابستگان به سياست های  ايسرائيل کرده اند به سخنانی که او در راستای مصلحت مردم وکشور گفته است توجه نميکنند و از او پشتيبانی نمينمايند؟

 

" جمهوری اسلامی خواستار پايان تنش و خصومت با کشورهايی است که تاکنون دشمن به حساب ميآمده اند. تفاهم سياسی ايران و قدرتهای جهانی بر سر چهار چوب توافق هسته ای که مبنی بر تعادل سازنده با جهان خواهد بود، اگر با کشوری روابط خصمانه و تنش آميز دارد، اکنون خواستار پايان تنش و خصومت است". (سخنانی که روحانی بعد از مخالفت با موافقتنامه ايراد کرده است.)

 

مسؤلينی که در مشاغل مختلف هستند، اگر اطمينان دارند آقای روحانی که با آرای اکثريت ملت ايران انتخاب شده است، چرا نبايد از توانايی های قانونی رهبر که مردم ايران هيچ دخالتی در تدوين آن نداشته اند، اما اجبار به پذيرش آن ميباشند، بهره برداری کند و به وعده هايی که در مناظره های انتخاباتی به شهروندان ايرانی داده است جامه عمل بپوشاند؟

 

با سخنان و عملکرد های ضد مردمی که دلواپسان و سرداران سپاه اعمال مينمايند آيا رهبر انتظار دارد که ملت ايران او را دلسوز و شايسته برای رهبری بدانند؟

 

آيا زمامدارانی که توجهی به پشتيبانی شهروندان ندارند و تکيه گاه خود را منحصرا درتوان قداره بدستان وتفنگ بدوشان می بينند، ازتاريخ پند نگرفته اند و آيا نميدانند يا نميخواهند بدانند که خودکامگانی که تکيه گاه خود را در پشتيبانی چاقو و تفنگ اراذل میجويند. هرچقدر تلاش کنند نميتوانند زمان زيادی بر اريکه قدرت بمانند. با اين واقعيت که چهار قدرت جهانی که عضو کشورهای 1+5 در جلسات تصميم گيری درباره فعاليتهای اتمی جمهوری اسلامی بودند، همان کشورهايی هستند که در کنفرانس گوآدلوپ تصميم به بيرون بردن شاه از ايران و انتخاب خمينی را گرفتند. زيرا نظام شاهی به سبب خودکامگی و خودبينی، هرچند به آينده ايران و پيشرفت آن میانديشيد اما به سبب خودکامگی از پشتيبانی اکثريت مردم ايران برخوردار نبود. اما نظام حاکم حاضر علاوه بر اينکه برخوردار از خودبينی وخودکامگی شاه ميباشد، علاقه ای به سرفرازی ايران و ايرانيان نداشته و ندارند.

 

در اين معرکه ماکياولی عليه منافع ملت ايران، منحصرا ملت ايران است که بايد از منافع ملی خويش دفاع نمايد. برای رسيدن به اين هدف بايد يکديگر را باور بداريم و خودبينی و تکنوازی را یه دست فراموشی بسپاريم.

 

هيجدهم ارديبهشت هزار سيصد نود چهار